|
[ چهارشنبه 92/12/21 ] [ 12:0 عصر ] [ ]
تاحالا به این فکر کردید که آسمان شب چه کنایه هایی به زندگی ما انسانها میزنه؟ آسمان رو قیامت فرض کنید. سیاهی ها رو جهنم و سپیدی ها رو بهشت فرض کنید. گناهانی که توی دنیا مرتکب میشیم، ما رو به جهنم میبرن. تو این کنایه ی قشنگ هم، چراغهای شهر رو گناهان دنیوی فرض کنید که باعث میشن روشنایی آسمان رو نبینیم و فقط سیاهی ها و جهنم رو پیش چشممون داشته باشیم... --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- هستند ستاره هایی که غروب میکنند. خوبانی که از این دنیا میروند و چراغشان خاموش میشود. و هستند ستاره هایی که سقوط میکنند. خوبانی که خطا میکنند و چراغشان خاموش میشود. نمک خورده هایی که نمکدان میشکنند. نعمت خورانی که کفر نعمت میکنند... خدا نکنه که سقوط کنیم... --- --- --- --- --- --- --- --- --- --- از ابتدای خلقت، همیشه جنگ ها و درگیری ها و جبهه گیری ها، بین 2 گروه بوده. حق و باطل... خوب و بد... "سفید و سیاه" آسمان شب هم یه کنایه ی قشنگ به همین نبرده... نبرد سیاه و سفید... قبل از خلقت همه چیز، آسمان فقط سیاهی بوده و یواش یواش سفیدی ها بیشتر شدن. با یه نگاه به آسمان، میبینیم که سیاهی ها بیشتر آسمان رو گرفتن. دنیای ما هم همینه. ستمکارا زیادن. دروغ ها و پلیدی ها همه جا رو گرفتن؛ اما نقاط سفید هم جای خودشون رو دارن ... انگار روز به روز چراغای جدیدی تو آسمون روشن میشن و از آمار سیاهی ها کم میشه... حالا که به آسمون شب نگاه میکنی، انگار سفید ها دارن پیروز میشن... [ سه شنبه 92/12/20 ] [ 6:14 عصر ] [ ]
[ دوشنبه 92/12/5 ] [ 10:0 عصر ] [ ]
ای گروه کوفیان! خدا نابود و غمگینتان سازد، هنگامی که بیمناک و اندوهگین از ما یاری خواستید، مضطرب و هراسان به فریادتان رسیدیم و یاریتان کردیم و شما شمشیری را علیه ما بیرون کشیدید که در دستانمان بود و آتشی را روشن کردید که ما آن را بر علیه دشمنانمان و دشمنِ شما برافروخته بودیم. پس دشمنی شدید برای دوستانتان و نیرویی سودمند، برای دشمانتان! بی اینکه آنان عدالتی در میانتان برپا سازند و یا امیدی به آنان داشته باشید... پس بلاها پیاپی بر شما فرود آید، چرا که مارا رها کردید در حالی که شمشیرها در نیام بود و دلها آرام بود و فکرها آسوده... [یعنی زمانی که کسی در فکر جنگ نبود، شما جنگ برپا کردید] ترجمه تحف العقول صفحه 406 [ پنج شنبه 92/12/1 ] [ 2:47 عصر ] [ ]
|
|